۱۳۹۱ اسفند ۷, دوشنبه

موزه خدمات بین المللی به حکومت آخوندی

دوشنبه 25 فوریه توماس پیکرینگ در کنار حسین موسویان سخنرانی میکند. چند روز پیش، وی با محمد خزائی سفیر رژیم در سازمان ملل سخنرانی مشترک داشت. به اعتقاد من، باید در فردای آزادی ایران مجسمه پیکرینگ را در جایگاه ویژه ای در موزه "خدمات بین المللی به حکومت آخوندی" نصب کرد

روز دوشنبه قرار است حسین موسویان پژوهشگر کنونی دانشگاه پرینستون و سفیر سابق جمهوری اسلامی در آلمان یکبار دیگر در واشنگتن سخنرانی کند و شیوه های دوستی و سازش با رژیم ایران را به حضار توضیح دهد. این بار نیز، سخنران دیگری که وی را همراهی و کمک میکند، توماس پیکرینگ، لابیست معروف، مشاور ارشد نایاک و دیپلمات سابق آمریکاست. در یکی دو سال گذشته، این زوج سیاسی بارها در کنار یکدیگر نشسته و در باره مزایای دوستی با آخوندها روضه خوانده اند.

این سیاستمدار سابق و لابیست کنونی که گویا در مسیر پرسنگلاخ اما پردرآمد دوستی با آخوندها از هیچ کوششی فروگذار نیست، همین چند روز پیش همراه با سفیر جمهوری اسلامی در سازمان ملل یعنی محمد خزائی سخنرانی کرد و تریبون دیگری در اختیار وابستگان رژیم ایران قرار داد.

به اعتقاد من، در فردای آزادی ایران، باید مجسمه ای از توماس پیکرینک ساخته شود و در موزه "خدمات بین المللی به حکومت آخوندی" در همان ورودی ساختمان نصب شود. بیوگرافی مختصری از ایشان را نگاه کنیم تا با دلائل حضور برتر ایشان در این موزه آشنا شویم.

توماس ییکرینگ یکی از کارکشته ترین دیپلمات های سابق آمریکاست. سفیر آمریکا در سازمان ملل و همچپنین سفیر در چند کشور مختلف جهان مثل روسیه، اسرائیل و هند و کشورهای آمریکای لاتین بود. پیکرینگ در دوره بیل کلینتون معاون وزیر خارجه شد. ایشان زمانیکه در دهه 80 سفیر آمریکا در السالوادور بود، در جریان ایران کنترا یا ایران گیت که همان فروش مخفیانه اسلحه از طرف آمریکا و اسرائیل به رژیم ایران و شورشیان نیکاراگوئه است، نقش داشت. 

در سال 2001 پیکرینگ از دولت بیرون آمد و معاون ارشد کمپانی بوئینگ و مسئول ارتباط این کمپانی با دولت های خارجی شد. طبیعی است که تمام ارتباطاتی که وی در طی سالیان طولانی کار در وزارت خارجه و تماس با رهبران و دولت های خارجی داشت پشتوانه و سرمایه شغل جدیدش شد.

در همین دوره، ایشان عضو هیئت مدیره شورای آمریکائی ایرانی به سرپرستی هوشنگ امیر احمدی شد. این شورا که با هدف جوش دادن رابطه ایران و آمریکا براه افتاده بود توسط کمپانی های بزرگ آمریکا بخصوص غولهای نفتی حمایت و اداره میشد. پیکرینگ در سال 2004 از طرف کمپانی بوئیینگ به ایران سفر کرد و ضمن دیدار با مقامات جمهوری اسلامی منجمله وزیر راه، در مورد برداشتن احتمالی تحریم فروش هواپیما به ایران بحث و گفتگو کرد.

اما بخش اصلی فعالیت های پیکرینگ در رابطه با جمهوری اسلامی جای دیگری است. وی از سال 2001 تاکنون، در بسیاری از مذاکرات پنهان بین آمریکا و رژیم ایران نقش فعال و درجه اول داشته است.

از سال 2001 تا 2003، دولت های جرج بوش و جمهوری اسلامی، برای حمله به افغانستان و بعد حمله و اشغال عراق باهم وارد مذاکره و توافق شدند. این مسئله ای است که هم مقامات ایرانی و هم مقامات آمریکائی به آن اعتراف کرده اند. بنا به سند رسمی منتشر شده توسط هوشنگ امیر احمدی که در آندوره همکار توماس پیکرینگ بود، پیکرینگ یکی از کسانی بود که در آنزمان هم با جواد ظریف نماینده رژیم در سازمان ملل و هم با وزیر خارجه کمال خرازی گفتگو و دیدار های پنهان داشت. 

گذشته از این مذاکرات که بر سر عراق و افغانستان بود، از سال 2001 ببعد تا اوائل سال 2008، به ابتکار بنیاد براداران راکفلر، یک سلسله دیدار و مذاکرات پنهان بین رژیم ایران و برخی از مسئولان آمریکائی طرفدار سازش با جمهوری اسلامی شروع شد که در مجموع 14 دیدار انجام شد. بیناد راکفلر در گزارشی که منتشر کرد، روند این گفتگوهای پنهان و برخی از جزئیاتش را منتشر کرد.

پیکرینگ در سالهای اخیر به نایاک به رهبری تریتا پارسی پیوست و بعنوان مشاور ارشد، همکاری فعال با آنها در زمینه سازش با رژیم ایران را شروع کرد. همین چند ماه پیش، پیکرینک بهمراه تریتا پارسی به اسپانیا رفتند تا در باره مذاکره با جمهوری اسلامی سخنرانی کنند.

پیکرینگ در حال حاضر معاون ارشد شرکت مشاوره و لابی "هیلز اند کمپانی" است کار برای کمپانی های بزرگ بین المللی است. پیکرینگ در سال 2006 از معاونت بوئینگ استعفا داد و معاون ارشد شرکت هیلز اند کمپانی شد که فعالیت اصلی اش به زبان عامیانه، کارچاق کنی برای کمپانی های بزرگ آمریکائی و بین المللی است. 

کمپانی های بزرگ نفتی، بیمه، داروئی و موسسات مالی در لیست مشتریان این موسسه لابیگری قرار دارند. در صفحه معرفی شرکت گفته شده که ما میتوانیم با مقامات کشورهای خارجی گفتگو کنیم تا ورود مشتریان خودمون به بازارهای کشورهای خارجی را امکان پذیر کنیم، موانع سر راه آنها مثل تعرفه های گمرکی را برطرف کنیم تا سود و منفعت مشتریانمان بیشتر شود. در این زمینه چند مثال زده و میگوید که با در تحریم های اقتصادی علیه ایران و کره شمالی و کوبا و سودان مبارزه کرده است.

با شناخت مختصری که از توماس پیکرینگ بدست آوردیم یکبار دیگر معلوم میشود که در آمریکا، مرزهای مشخصی بین سیاست و تجارت وجود ندارد و بویژه در رابطه با کشورمان ایران، محافل طرفدار مماشات عموما به مراکز مهم تجاری و کمپانی های بزرگ وابسته اند. از اینرو، یکی از بیزینس های موفق در واشنگتن، "تجارت دوستی و سازش با آخوندهاست" و در این زمینه، پیکرینگ یکی از موفق ترین چهره های این تجارت ضد ایرانی است.

حسن داعی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر